یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۹۹ ۲۱:۵۰ ۷۳۶ بازديد
آتش راببین
میسوزاند
میسوزد
...
مثل آتش باش بسوزان و بسوز دشمنانت را بسوزان و خودت بسوز
این
داستان زنان روستایی است داستان مادرانمان داستان مادرم
او سوخت و گرما داد به من او سوخت اما سوزاند
او ...
قطره ای در ناب چشمانش نمناک افتاده بود
روزی که به او گفتم" چه کرده ای؟ چه کرده ای برایم "
سوزش چشمانش را دیدم
بغض گلویش را حس کردم
شکستن درونش را دیدم
افتادن شانه هایش را با جان و دل حس کردم
اما اکنون
من
ماندم و خاطراتش .....
یوشدا @
میسوزاند
میسوزد
...
مثل آتش باش بسوزان و بسوز دشمنانت را بسوزان و خودت بسوز
این
داستان زنان روستایی است داستان مادرانمان داستان مادرم
او سوخت و گرما داد به من او سوخت اما سوزاند
او ...
قطره ای در ناب چشمانش نمناک افتاده بود
روزی که به او گفتم" چه کرده ای؟ چه کرده ای برایم "
سوزش چشمانش را دیدم
بغض گلویش را حس کردم
شکستن درونش را دیدم
افتادن شانه هایش را با جان و دل حس کردم
اما اکنون
من
ماندم و خاطراتش .....
یوشدا @
- ۰ ۰
- ۰ نظر