کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ
*فیلسوف است*
کسی که راست و دروغ برای او یکی است،
*چاپلوس است*
کسی که پول می گیرد تا دروغ بگوید
*دلال است*
کسی که دروغ می گوید تا پول بگیرد،
*گدا است*
کسی که پول می گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد
*قاضی است*
کسی که پول می گیرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد
*وکیل است*
کسی که جز راست چیزی نمی گوید
*بچه است*
کسی که به خودش هم دروغ می گوید
*متکبر است*
کسی که دروغ خودش را باور می کند
*ابله است*
کسی که سخنان دروغش شیرینست
*شاعر است*
کسی که علی رغم میل باطنی خود دروغ می گوید
*همسر است*
کسی که اصلا دروغ نمی گوید
*مرده است*
کسی که دروغ می گوید و قسم هم می خورد
*بازاری است*
کسی که دروغ می گوید و خودش هم نمی فهمد
*پر حرف است*
کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند
*سیاستمدار است*
کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند
*دیوانه است*
شکسپیر میگوید:
وقتی میتوانستم صحبت کنم، گفتند:
گوش کن...
وقتی میتونستم بازی کنم ، مرا کار کردن آموختند...
وقتی کاری پیدا کردم ، ازدواج کردم...
وقتی ازدواج کردم ، بچه ها آمدند...
وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند...!!!
وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم، زندگی تمام شد...!